سالها پیش از این / زیر یک سنگ گوشه ای از زمین / من فقط یک کمی خاک بودم همین

یک کمی خاک که دعایش / پر زدن آن سوی پرده آسمان بود / آرزویش همیشه

دیدن آخرین قله کهکشان بود / خاک هر شب دعا کرد / از ته دل خدا را صدا کرد

یک شب آخر دعاهایش اثر کرد / یک فرشته تمام زمین را خبر کرد

و خدا تکه ای خاک برداشت

آسمان را در آن کاشت / خاک را توی دست خود ورز داد

 

روح خود را به او قرض داد

خاک توی دست خدا نور شد / پر گرفت از زمین دور شد

راستی من همان خاک خوشبخت

 

من همان نور هستم

پس چرا گاهی اوقات

 

این همه از خدا دور هستم؟!



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






برچسب‌ها:

تاريخ : چهار شنبه 1 بهمن 1393برچسب:, | 17:54 | نويسنده : jojo |
.: Weblog Themes By RoozGozar.com :.

  • قالب وبلاگ
  • اس ام اس
  • گالري عکس